قانون یک سوم یکی از تکنیکهای پرکاربرد در عکاسی است. با شناختن این قانون، یاد خواهید گرفت که چطور موقعیت سوژه خود را در هر عکس بهگونهای انتخاب کنید که تصویر نهایی هم ازنظر بصری متعادل باشد و هم توجه بینندگان را به خود جلب کند. من زهرا فرج عصری (Zahra Farajasri)، عکاس صنعتی و هنری، در ادامه مطلب، جزئیات بیشتری راجع به قانون یکسوم در اختیارتان میگذارم و با هم خواهیم دید که چطور میتوان از آن برای بهترکردن اثر نهایی بهره برد.
جان توماس اسمیت، نقاش انگلیسی، در سال ۱۷۹۷ و زمانی که به نگهداری از نُسخ چاپی در موزه بریتانیا اشتغال داشت، متوجه نکته جالبی در آثار آن زمان شد: اینکه بهترین و تأثیرگذارترین ترکیببندیها (کمپوزیسیون/ composition) مربوط به آثاری میشد که از نسبت یکبهدو استفاده کرده بودند.
این نظریه را اسمیت حدود بیست سال قبل از اختراع دوربین عکاسی مطرح کرد، اما به یکی از اصول و دستورالعملهای اساسی عکاسی تبدیل شد و هنوز هم پابرجا مانده است. امروزه هم وقتی صحبت از ترکیببندی میکنیم، از همان اصطلاحی استفاده میکنیم که توماس اسمیت در آن سالیان ابداع و برای نخستین بار مطرح کرد: قانون یک سوم (the rule of thirds).
شکل مربوط به بازی دوز را در ذهنتان مجسم کنید. با کمی دقت خواهید دید که خطوط آن، صفحه را به سه بخش افقی و سه بخش عمودی مساوی تقسیم میکنند و از تقاطع خطوط، چهار نقطه تشکیل میشود. اساس قانون یک سوم این است که قراردادن سوژه عکس در امتداد خط یا نقطهای از این شکل مشبک (grid)، ترکیببندی پویاتر و جذابتری را به وجود میآورد. به همین سادگی!
به عکس زیر نگاه کنید:
ایران، لنگرود، بقعه آقا سید حسین – عکاس: زهرا فرج عصری
همانطور که ملاحظه میکنید، بدن کودک و همچنین چشمهای او (که عناصر اصلی جلب توجه تصویر هستند)، هردو در امتداد خطوط شبکه قانون یک سوم قرار میگیرند:
در برخی از دوربینهای DSLR، میتوانید شکل مشبک قانون یک سوم را در منظرهیاب (viewfinder) دوربین مشاهده کنید؛ حتی در تنظیمات دوربین اکثر موبایلهای هوشمند این امکان وجود دارد که بتوانید شکل مشبک را روی صفحه نمایشگر موبایل خود داشته باشید. اما با این اوصاف توصیه میکنیم که خیلی به این خطوط متکی نشوید و بیش از اندازه از آنها استفاده نکنید؛ چون ممکن است مهارت شما در تجسم برای بهکارگیری ترکیببندیهای دیگر را تحتالشعاع قرار دهد. بهترین روش برای مسلطشدن بر قانون یکسوم، تجسم شکل مشبک آن بهصورت ذهنی است.
عکاسهای تازهکار غالبا سوژههایشان را در مرکز قاب قرار میدهند. هرچند با درنظرگرفتن برخی ملاحظات اصولی، این مدل ترکیببندی میتواند تأثیرگذار و قدرتمند باشد، اما امکان آنکه نتیجه آن پویایی لازم را نداشته باشد و جلبتوجه نکند هم وجود خواهد داشت.
این مسئله دو علت دارد:
عکاس: زهرا فرج عصری
سعی کنید خط افق منظره را با یکی از خطوط مشبک همراستا کنید. با این کار، نگاه بیننده بر سوژه عکس متمرکز خواهد شد. اگر آسمان منظره بیش از حد روشن باشد، استفاده از این روش باعث متعادلکردن آسمان و زمینِ منظره عکس خواهد شد.
عکاس: زهرا فرج عصری
مرکز توجه در عکس پرتره، معمولا چشمها هستند. اولین نقطهای از یک عکس پرتره که بیننده میبیند، چشمهای سوژه است. برای همین، نقطه فوکوس بر روی چشمها قرار داده میشود. همچنین برای آنکه عکس کمی جذابتر شود، بهتر است چشمان مدل در امتداد خط بالایی شکل مشبک قرار بگیرد.
قانون یک سوم به شما این امکان را میدهد که تقریبا در عکسبرداری از هر منظره یا صحنهای، به ترکیببندی پویای مدنظرتان دست پیدا کنید؛ اما این قانون لزوما برای هر عکسی هم بهترین انتخاب نیست. در ادامه، موقعیتهایی را بررسی میکنیم که در آنها شاید استفاده از قانون یک سوم بهترین انتخاب نباشد.
مارتین شولر (Martin Schoeller)، عکاس آلمانی، شهرتش را مدیون عکسهای پرترهای است که برای گرفتن آنها سوژههایش را از میان مشاغل مختلف یا اشخاص مشهور انتخاب کرده است. با دیدن هریک از این عکسها، واقعا میتوانیم قضاوتی کلی راجعبه شخصیت سوژهاش به دست آوریم و بفهمیم چگونه انسانی است. برای دستیابی به چنین تأثیر عمیقی فقط سوژه است که اهمیت دارد.
هرچند پلاتون، عکاس معروف پرتره، در برخی از کارهایش از قانون یک سوم استفاده میکند، بهکارگیری آن در چنین عکسهایی فقط از تأثیر و قدرتشان کم میکند. برخی از آثار مارتین شولر در زیر آمده است.